روشهای رایج بازاریابی در توسعه طرح لوگو
ارتباطی که بین گونه فرآورده و نام تجاری و طراحی لوگو شرکت و ارزش آن وجود دارد خیلی مهم میباشد. بازریابان پیشه ای کل این موارد را تبلیغات می نامند و از آنجایی که مشتریان عاشق تبلیغات هستد،بنابراین آرم و لوگوها را نیز برادر میدارند.
بازاریابان حرفه ای گزینش یک لوگوی خوب و کامل را کلید حل کل دشواری ها بازاریابی میدانند.
حال باید دید که راز طراحی موفق یک لوگو چیست؟
ابتدا باید سه رویکرد رایج بازاریابان را در توسعه وطراحی لوگو، با کمک دریافت از انس های تبلیغاتی مشاورین و مؤسسات طراحی لوگو، بررسی کرد.این سه رویکرد عبارتند از:
1- دکوراسیون
2- الحاقی
3- Golem
دکوراسیون
در طریق نخست متخصصین لوگوهایی متمایز از رقیبان خود در این زمینه طراحی میکنند و امیدوارند با این شیوه مشتریان، آنها را از بقیه تمیز دهند. البته این روش ابتدایی است و برای به نتیجه رسیدن آن باید آن را با دو رویکرد دیگر تلفیق نمود.
الحاقی
در شیوه پیوست ارزش ها و مفاهیم پیوسته با لوگو به اسم،نشانه و موضوعات مربوط به رویکرد قبل اضافه میشود.
در واقع مشتری، تصویر زیبابی لوگو و “ارزش” های افزوده به آن را در پیغام های الکترونیکی دیده و بلافاصله دریافتن می کند که این علامت تجاری نیازهای اورا برآورده میکند. پیروان طراحی آرم های احساساتی نیز تقریبا از این روش کاربرد می کنند و در تبلیغات، احساسات را تحریک می کنند.
Golem
در این رویکرد، بازاریابان، تبلیغاتشان همراه با هویت انسانی و شخصیت پردازی می باشد و به این ترتیب مشتری با لوگو ارتباط پایدار میکند.
البته این سه طریق پایه درستی ندارند و شرکت هایی که از این انحاء کاربرد میکنند نتوانسته اند علامت تجاری موفقی را طراحی کنند. این سه نگرش، کمپانی ها را به بیراهه کشانده، مایه شده پتانسیل و نیروی لازم برای طراحی آرم را ندیده بگیرند.
اما سودمندترین رویکرد و روشی که وجود دارد روشی است که در مطلب زیر آمده است.
منطق توسعه طراحی آرم با ارزش افزوده، مشابه منطق توسعه تولیدات است. در هر دو مورد، وسیله ای تولید میشود که به درد مشتری بخورد. برای رفع نیازهای مشتری، احساس گونه این نیازها مسئله مهمی است.
مصرفکنندگان، اثناء دست یابی به اهداف و امتیازات تجربی، احساسی، روانی و اجتماعی مصمم هستند. علامتهای تجاری به اتفاق با “ارزش” های افزوده، ابزاری برای کمک به مصرفکنندگان در دستیابی به این اهداف هستند. این ابزار، عوامل کمکی و به زبان دیگر، عوامل کمکی اجتماعی هستند.
یک لوگو بدون یک سناریوی متقاعدکننده برای افراد، ممکن است به لوگو همانندگی داشته باشد؛ نام، نشانه و خصوصیات تصویری شناخته شدهای داشته باشد و حتی از روش های تبلیغاتی نیز استفاده کند، اما مصرفکنندگان به این فرآورده بیاعتنا می باشند.
تمام شیوه های کامیاب در تولید محصولات و ارایه خدمات، در باره طراحی لوگو نیز استعمال دارد ،برای موفقیت باید چیزی را برای مشتری فراهم کرد که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند خیلی سریع به آن دست پیدا کند.به این دلیل که تهیه آن برای مشتری کاری خسته کننده،پر زحمت و پیچیده است.
در این رویکرد، لوگوی شرکت ها مسائلی با هویت انسانی نیستند و همچنین بیرون از اندیشه مشتری هویت ندارند. آنها تنها افزار هستند، ابزارهایی برای دست یابی به قصد نهایی.
احساسات را نمی طاقت به علامت های تجاری تزریق کرد؛ بلکه اگر به عنوان یک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر میانگیزند.